محمدبن
سيرين گويد: مردي بدگوهرِ بدكردار است، زيرا كه اصل وي، سپند است و
سپند را به سركه نيز بياغازانند و مدتي رها كنند. تا طبع و طعم وي
ازحال خود بگردد و بعد از آن وي را بكارند، چون برآيد، ترخون است. اگر
بيند ترخون داشت، يا كسي به وي داد، دليل كه از آن مرد وي را مضرت و
زياني رسد. اگر بيند ترخون به كسي داد، يا از خانه بيرون انداخت، دليل
كه از صحبت چنين مردي جدائي جويد و از او دور شود.
منوچهر مطيعي تهراني گويد:
از
سبزيهاي خوردني است و طعم تند دارد و همراه نعنا به بازار عرضه مي
شود. ترخون پيام آور بهار است. اين سبزي تخم خاصي ندارد که بکارند و
ترخون به بار آورند بلکه دانه هاي اسفند را که در آتش بريزيم با سرکه
مخلوط مي کنند و مدتي مي گذارند اسفند در سرکه خيس بخورد، پس از مدتي
اسفند خيس شده در سرکه را مي کارند که ترخون بار مي دهد. تندي و تيزي
سرکه و دانه اسفند و طعم تند خود ترخون در تعبير آن موثر است و به
همين علت معبران کهن در خواب ترخون را آدم بد دانسته اند که زيان مي
رساند. ولي در واقع ترخون پيام آور بهار است و ديدن آن در خواب بد
نيست. چنانچه در خواب ترخون را ببينيم بهتر از اينست که آن را بخوريم.
ديدن ترخون در خواب شادي و فرح و نشاط است اما خوردن آن غم و رنج است
که البته زياد جدي و بزرگ نيست. برخي از معبران نوشته اند ترخون زن
چابک و زرنگ و ريزنقش و پرتحرک است. زني که در عين زيبايي و ظرافت،
زياد حرف مي زند و زبانش تلخ است و سخنان نيشدار مي گويد و چنانچه در
خواب ديديم دسته اي ترخون داريم يا از زمين کنديم با زني داراي اين
خصوصيات رو به رو مي شويم.
|