آدرس  حکايات >

ديدن اعضاي بدن

 

روزي بانويي خدمت پيامبر خدا آمد و خيلي ناراحت بود گفت يا رسول الله خواب خيلي بدي دبدم پيامبر فرمودند خير است انشا الله بگو . آن بانو گفت خيلي بد است يا رسول الله باز پيامبر فرمودند خير است انشا الله بگو چه ديدي؟

او جواب داد : خواب ديدم گويا قطعه اي از گوشت بدن شما کنده شد و افتاد در دامن من . پيامبر فرمودند اين خواب خوبي است انشا الله بزودي فاطمه فرزندي به دنيا مي آورد و تو او را در آغوش خود مي گيري .

مدتي نگذشته بود که آن خواب تعبير شد و وقتي آن زن فرزند را در دامان خود گذاشت ناگهان به ياد خوابش افتاد.

www.aradpardaz.com